دبستان: روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم، شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم.
کشمش: انگوری که خود را ساعتها زیر آفتاب برنزه کرده است.
هالک شگفت انگیز: بروبچههای بدنساز، پس از پایان تمرین، چنین تصوری از هیکل خود دارند.
گیاهخواری: طریقهای از زندگی که قدیمها، شکارچیان دست و پا چلفتی اختراع کرده بودند.
بزرگسال: فردی که از سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرضی است.
دانشگاه: یک دوره چهارساله که، چیز بیشتری یادم نمیآید.
مغز: ارگانی از بدن که ما فکر میکنیم که فکر میکند.
خلاق: آدمی که حداقل بیست دلیل برای انتخاب روش ابلهانه خود دارد.
منوی هلپ: قسمتی از رایانه که به شما در یافتن سوالهای بیشتر کمک میکند.
بکاپ: کاری که همیشه وقتی یادتان میافتد انجام دهید که اطلاعاتتان به فنا رفته است.
جلسه دفاع پایان نامه: هنر انتقال اطلاعات دانشجو از طریق پاورپوینت و توجه اساتید داور و راهنما، بدون عبور از ذهن هر دو.
شخصیت: آن چیزی است که اگر شما آن را از دست بدهید، همه اطراف شما را خالی خواهند کرد. (میتواند پول، قیافه و یا شهرت باشد.)
رزومه: جمعآوری هرگونه اطلاعات غلط درباره خود به منظور دستیابی به یک شغل پردرآمدتر
عشق: یکی از خفنترین بیماریهای بشر که تنها راه از بین رفتنش، ازدواج است.
طراز: عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید.
جالبه: کلمهای که در چتهای محترمانه، به منظور پایان مکالمه طرف مقابل استفاده میشود.
قابل اجتناب: دقیقا به کاری میگویند که یک گاوباز انجام میدهد.
ازدواج: وقتی که دو نفر تبدیل به یک نفر میشوند، اما مشکل اینجاست که دقیقا کدام یک؟
شاهد: فردی که ابتدا قسم میخورد که حقیقت را، تمام حقیقت را، و نه چیزی جز حقیقت را بگوید و سپس شروع به تعریف داستانی میکند که وکیل از او خواسته است.
خانه داری: مجموعه کارهایی که درون خانه صورت میگیرد، شامل خوابیدن تا لنگ ظهر و تماشای تلویزیون
لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است.
فهرست خرید: لیستی که تهیهاش ساعتها طول میکشد اما در فروشگاه به یاد میآورید که جا گذاشتهاید.
مالیات: میگویند باید با لبخند پرداخت کرد، اما من امتحان کردم، نقد میخواستند.
فردا: یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز.
طلاق: مرحلهای مابین ازدواج و مرگ
تجربه: نامی که آدمها روی اشتباهات خود میگذارند.
روماتیسم: عشقولانهترین بیماری کشف شده تاکنون
بیماری خوشخیم: یک بیماری که قرار نیست به این زودیها از دستش خلاص بشوید.
پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است.
پزشک: آدمی که با قرصهایش درد را از شما گرفته و با صورت حسابش، مرگ را به شما هدیه میدهد.
آنتیک: وسیلهای که اجداد شما خریدهاند و پدر و مادر شما خود را از شر آنها خلاص کردهاند و حالا شما دوباره برای خرید آن، پول گزافی پیاده میشوید.
مرگ: درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج
قبر: مکانی برای استراحت متوفی تا وقتی که سر و کله یک باستان شناس پیدا شود.
و غیره: علامتی که این مفهوم را میرساند؛ شما بیش از چیزی که واقعا میفهمید، میفهمید.
سیاست: هنر تقسیم کیک تولد، به گونه ای که هر کس احساس کند بزرگترین قطعه را صاحب شده است.
لوازم آرایشی: ابزاری که زن زیبا را زشت و زن زشت را زشتتر نشان میدهد.
منبع : روزنامه خراسان (ضمیمه هفتگی جیم)
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.